ارایشگاه بارانی
سلام
دیروز باران خانم دختر گل مامانش برای اولین بار پاشو تو ارایشگاه گذاشت و برای اولین بار روی صندلی
hair cut نشست . راستش چون ما روز جمعه داریم به جشن عقد دختر خاله من میریم تصمیم گرفتم
که موهای بارانی رو که خیلی نامرتب شده بود رو کوتاه کنم که هم واسه جشن خوشکلتر بشه وهم
موهاش مرتب بشه که واسه بلند گذاشتن اماده و منظم باشه خلاصه به اتفاق خاله مینا و مامان جون
شهناز بردیمت ارایشگاه و با کلی ترفند نشوندیمت و کار خانم ارایشگر شروع شد اولش اروم بودی و
کنجکاو منم همش وسایل روی میز رو میاوردم و نشونت میدادم و تو با تعجب براندازشون میکردی
بعد کم کم حوصلت سر رفت و شروع کردی غر غر کردن که من اب پاش اوردم و اب بازی کردم بات که
خیلی دوست داری اما اونم خیلی زود عادی شد و تو هم که دیگه خیلی خسته شده بودی شروع کردی
به گریه اما خوشبختانه دیگه اخر کار بود و سریع کار خانم ارایشگر تمام شد و یه باران خانم ناز و مو کوتاه
به ما تحویل داد که خیلی ناز شده بود...قربون موهای دخترم برم من. حتی بابا هم که همش میگفت
موهاتو کوتاه نکنم وقتی دیدت دلش غش رفت دخمل نانازم